فاجعه خوجالي نسل كشي قرن بيستم
Karabakh Genocide
باستان شناسی در قره باغ / پرویز زارع شاهمرسی
از دیدگاه زمینشناسی، قره باغ و پیرامون آن احتمالاً در دوره پلیوسن، دوره سوم از دوران نوزیست یا سِنوزوییک به وجود آمده اند. [1] در اواخر... ادامهارامنهاي كه در سال 1978 به مناسبت يكصدوپنجاهمين سالگرد مهاجرت خود از ايران به آذربايجان، در قرهباغ كوهستاني بناي يادبود برافراشتند، طي دو قرن اخير با هدف تحقق آرمان خيالي «ارمنستان بزرگ» در اراضي تاريخي آذربايجان، با كمك هواداران خارجي خود سياست مستمر اشغالگري عليه آذربايجان را تعقيب كرده و هر از چند گاهي براي نيل به اين هدف مكارانه، از ارتكاب جنايات بشري چون ترور، كشتار جمعي، اخراج و نسل كشي نيز ابايي نداشتهاند.
اسناد متعدد تاريخي ثابت ميكند كه ميليونها نفر آذربايجاني كه در سالهاي 1905 تا 1907، 1918 تا 1920 و 1948 تا 1953 در اراضي تاريخي – قومي خود در قفقاز بارها هدف سياست پاكسازي قومي و نسل كشي واقع شدند، به صورت دسته جمعي به قتل رسيده و از سرزمينهاي آبا و اجدادي خود اخراج شدهاند. نهايتا، طرح ادعاهاي بي اساس ارضي عليه آذربايجان و فعاليتهاي جدايي طلبانه ارامنه از سال 1988 به بهعد مجددا شدت گرفته، به فتنه قره باغ كوهستاني كه بر هيچ پايه و اساس تاريخي، سياسي و قومي استوار نيست، دامن زده شد. طي سالهاي 1988 تا 1989 بيش از 250 هزار نفر آذربايجاني كه در اراضي قومي – تاريخي خود ميزيستند، تا آخرين نفر از ارمنستان اخراج شده و صدها نفر از ساكنين غيرنظامي، وحشيانه به قتل رسيدند.
جدايي طلبي ارمني كه در سال 1988 در قره باغ كوهستاني، اين قلمرو تاريخي آذربايجان آغاز گشت، به جنگ تحميلي ارمنستان عليه آذربايجان تبديل شد. در نتيجه سياست تجاوزكارانه ارمنستان كه به قوانين بينالمللي و اصول و موازين حقوق بينالمللي اعتنايي نشان نميدهد، بيست درصد از خاك آذربايجان، از جمله هفت شهرستان كه در تقسيمات كشوري جزء قره باغ كوهستاني محسوب نميشود، از سوي نيروهاي مسلح ارمنستان اشغال شده، بيش از يك ميليون نفر آذربايجاني از موطن آباء و اجدادي خود وحشيانه اخراج شده، دهها هزار انسان به قتل رسيده، معلول شده و يا به اسارت برده شدند. صدها منطقه مسكوني، هزاران واحد از ابنيه فرهنگي – اجتماعي، مؤسسات آموزشي و بهداشتي، آثار تاريخي و فرهنگي، مساجد و عبادت گاهها، قبرستانها و …. با خاك يكسان شده و هدف ونداليسم بي سابقه ارمني واقع شدند.
در نتيجه وحشي گري ارامنه، فاجعه نسل كشي خوجالي كه در شهر خوجالي قره باغ كوهستاني رخ داد نيز در رديف وحشتناكترين فجايع جهان جاي گرفت.
دستههاي مسلح ارمني در بامداد 26 فوريه سال 1922 با مشاركت مستقيم لشكر 366 شوروي سابق كه در آن برهه در شهر خان كندي (استپان كرت) قره باغ كوهستاني مستقر بود، به شهر خوجالي كه حدود هفت هزار نفر آذربايجاني در آن سكونت داشتند، حمله كردند. قلدرهاي سركش ارمني با كمك هواداران مزدور خارجي خود، در همين شب با پشتيباني بخش وسيعي از وسايط سنگين نظامي متعلق به لشكر 366، شهر كاملا نابود شده و به آتش كشيده شد. اهالي غيرنظامي و غيرمسلح هدف قتل عام وحشيانه واقع شدند، كودكان، زنان، افراد سالمند و بيمار با سفاكي غيرقابل تصوري به قتل رسيدند. ارمنيها در آخرين سالهاي قرن بيستم، جنايت تاريخي ديگري – نسل كشي خوجالي – را پديد آوردند.
در نتيجه نسل كشي خوجالي 613 نفر كشته شده و 1275 نفر از اهالي به اسارت برده شدند. از سرنوشت 150 نفر از اين اسرا، هنوز نيز اطلاعي در دست نيست. در نتيجه اين فاجعه بيش از 1000 نفر از اهالي غيرنظامي با اصابت گلوله مستقيم، با درجات مختلف بدني معلول شدند. 106 نفر از كشته شدگان، زنان، 83 نفر كودك خردسال و 70 نفر پير كهنسال بودند. 76 نفر از معلولين را پسران و دختران نابالغ تشكيل ميدهند.
در نتيجه اين جنايت نظامي – سياسي ، 6 خانواده كاملا نابود شده، 25 كودك هر دو والدين، 130 كودك نيز يكي از والدين خود را از دست دادند. 56 نفر از كشته شدگان با درنده خويي و بي رحمي وحشيانهاي به قتل رسيدند. آنان زنده زنده در آتش سوزانده شده، سرهايشان بريده شده، پوست بدنشان كنده، چشمان كودكان خردسال از حدقه بيرون آورده شده و شكم زنان حامله با سرنيزه پاره پاره شده بود.
اعمال ارامنه و هواداران خارجيشان در ارتكاب فاجعه خوجالي، ضمن آنكه نمونهاي آشكار از نقض وقيحانه حقوق بشر و بياعتنايي بيشرمانه به قوانين حقوق بينالمللي به شمار ميآيد، با كنوانسيون ژنو، منشور جهاني حقوق بشر، معاهدات مختلف بينالمللي درباره حقوق مدني، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، منشور جهاني حقوق كودكان، منشور جهاني درباره حفاظت از زنان و كودكان در هنگام وضعيت فوقالعاده و مناقشات و ديگر قوانين حقوقي بينالمللي ضديت آشكار دارد.
جاي بسي تأسف است كه تاكنون دولتهاي متمدن جهان رويكرد صحيحي نسبت به اين فاجعه اتخاذ نكرده و آن را به عنوان نسل كشي به رسميت نشناختهاند. در حاليكه بعضي از دولتها با باور به هذيانات تحريفكارانه و غير مستدل ازمنيان درباره «نسل كشي» عليه ملت «مظلوم» (!!!) ارمني توسط تركها در اوايل قرن بيستم، مصوباتي را در اين خصوص به تصويب رساندهاند، نسبت به فاجعه نسل كشي خوجالي كه نتيجه مستقيم وحشيگريهاي ارمنيان در پايان قرن بيستم – اين برهه زماني كه دنياي متمدن سعي در حفظ برتري حقوق بشر دارد – هيچگونه عكسالعملي نشان داده نشده است.
امروز در شرايطي كه تمام جهان عليه تروريسم به مبارزه برخاسته است، تروريست ارمني نيز ميبايد از سوي جامعه جهاني افشا شده و پاسخ شايسته خود را بيابد. فاجعهاي كه در تاريخ بيست و ششم فوريه سال 1992 توسط ارمنيان در خوجالي پديد آمد، تنها يك عمل تروريستي عادي نيست، بلكه جنايتي است بيسابقه عليه تمام بشريت.
No comments:
Post a Comment